حضرت زهرا (س) يكي از پنج بانوي قدسي تاريخ جهان به شمار ميرود و جايگاه بسيار رفيعي در دين اسلام دارد. آن حضرت (س) سومين معصوم، دختر معصوم، همسر معصوم و مادر معصوم و داراي ويژگيهاي ممتاز متعددي است.
۱۲ امام بزرگوار شيعه (عليهم السلام) از نسل حضرت فاطمه زهرا (س) هستند؛ مطابق روايات سوره و آياتي از قرآن كريم مانند سوره كوثر، سوره انسان، آيه تطهير و آيه مودت در حق آن حضرت (س) و همسر و فرزندانش نازل گرديده است و دوستي و دشمني با ايشان، به منزله دوستي و دشمني با پيامبر (ص) است.
بيشك بر كسي پوشيده نيست كه حضرت زهرا (س) مجموع صفات پدرشان، حضرت محمد (ص) را در خود دارند. حضرت زهرا (س) نه تنها صفات پدر را در خود داشتند، بلكه هر آنچه از علم، معرفت، اخلاق وايمان پدر در دست داشتند و براي ديگران به اشتراك ميگذاشتند، كه حقيقت اسلام زنده بماند و جاودانه شود.
زندگينامه حضرت زهرا (س)
حضرت فاطمه زهرا (س) دختر گرامي خاتم الانبياء حضرت محمد (ص) و حضرت خديجه كبري (س)، همسر مكرمه حضرت امام علي (ع) و مادر ارجمند حضرت امام حسن (ع) و امام حسين (ع) و حضرت زينب كبري (س) است.
پدر بزرگوار حضرت زهرا (س) خاتم پيامبران الهي و برترين مخلوق خداوند و مادرش خديجه، از زنان بزرگ و شريف قريش و نخستين بانويي بود كه به اسلام گرويد و تمامي ثروت و دارايي خود را براي خدمت به اسلام و مسلمانان صرف كرد. خديجه در دوران جاهليت و دوران پيش از ظهور اسلام نيز به پاكدامني مشهور بود، تا جايي كه از او به طاهره (پاكيزه) ياد ميشد.
ولادت حضرت زهرا (س)
حضرت فاطمه زهرا (س) در روز بيستم جمادي الثاني سال پنجم پس از بعثت در مكه مكرمه، چشم به جهان گشود.
در مورد تاريخ ولادت ايشان اختلاف وجود دارد. تاريخ ولادت حضرت زهرا (س) در بيشتر منابع اهل سنت، پنج سال پيش از بعثت و در زماني كه قريش مشغول مرمت خانه كعبه بودند، در برخي سال دوم بعثت و در بيشتر منابع شيعي، پنج سال پس از بعثت پيامبر اسلام (ص) ذكر شده است.
مطابق با برخي روايات رسول خدا (ص) قبل از انعقاد نطفه حضرت زهرا (س) از سوي خدا مامور شد كه چهل شبانه روز از حضرت خديجه (س) فاصله بگيرد و خانه را ترك نموده در مكاني معتكف گردد. آن حضرت اين ايام را به روزه و عبادت سپري نمود و در پايان اين اعتكاف چهل روزه جبرئيل بر رسول خدا فرود آمد و در حالي كه طعامي با خود به همراه آورده بود، به پيامبر گفت: به فرمان خداوند با اين طعامي كه به دستور خدا از بهشت براي تو آوردهام افطار كن. پس رسول خدا با آن غذا افطار نمود و پس از افطار به سوي خانه خديجه روان شد و همان شب نطفه پاك فاطمه منعقد گرديد.
در روايتي آمده است كه رسول خدا (ص) در دوران حمل حضرت زهرا (س) توسط خديجه به او فرمود: اي خديجه! جبرئيل مرا بشارت داده كه او دختر است، و گفته كه او منشأ نسلي پاك و مبارك است و خداوند تبارك و تعالي مقدّر نموده كه نسل من از طريق او برقرار و پايدار بماند، و مقرر فرموده كه فرزندان او پس از انقطاع وحي امام و خليفه خدا در زمين باشند.
پيامبر اكرم (ص)، نام فرزند عزيز خود را فاطمه گذاشتند كه در مورد علت اين نامگذاري در حديثي از آن حضرت (س) آمده است:
«إنّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ فَطمَ ابْنَتِي فاطِمَة وَ وُلدَها وَ مَنْ أَحَبًّهُمْ مِنَ النّارِ فَلِذلِكَ سُمّيَتْ فاطِمَة»
ترجمه: خداوند دخترم فاطمه و فرزندانش و هر كس كه آنها را دوست داشته باشد را از آتش دوزخ جدا كرده، به اين دليل او فاطمه ناميده شده است.
در جايي ديگر، دليل نامگذاري ايشان به نام فاطمه را اين گونه بيان كردند كه از هر گونه بدي جدا و بريده شده است.
اكثر مفسران شيعي و عدهاي از مفسران بزرگ اهل تسنن نظير فخر رازي، آيه آغازين سوره كوثر را به حضرت فاطمه زهرا (س) تطبيق نمودهاند و او را خير كثير و باعث بقا و گسترش نسل و ذريه پيامبر اكرم ذكر نمودهاند. شايان ذكر است كه آيه انتهايي اين سوره نيز قرينه خوبي براين مدعاست كه در آن خداوند به پيامبر خطاب ميكند و ميفرمايد همانا دشمن تو ابتر و بدون نسل است.
طبق روايات حضرت زهرا (س) چون به دنيا پانهاد، به قدرت الهي لب به سخن گشود و گفت: "شهادت ميدهم كه جز خدا، الهي نيست و پدرم رسول خدا و آقاي پيامبران است و شوهرم سرور اوصياء و فرزندانم (دو فرزندم) سرور نوادگان هستند."
ازدواج و فرزندان حضرت زهرا (س)
وقتي حضرت زهرا (س) به سن ازدواج رسيد، افراد زيادي از صحابه پيامبر (ص) و بزرگان و سرشناسان مسلمان از ايشان خواستگاري كردند. از جمله اين افراد ابوبكر و عمر بودند، ليكن پيامبر اسلام (ص) در جواب آنان فرمودند: "در مورد فاطمه منتظر فرمان الهي هستم."
پس از آن، خويشاوندان از علي (ع) خواستند تا حضرت زهرا (س) را از پيامبر خواستگاري كند؛ لذا علي (ع) شخصا به حضور پيامبر (ص) شرفياب شد؛ ولي شرم و حيا مانع از سخن گفتن ايشان گرديد. پيامبر (ص) پرسيد: اباالحسن چه ميخواهي؟ و علي (ع) همچنان ساكت بود تا پيغمبر (ص) سه بار سؤال خود را تكرار نمود. سپس فرمود: گويا فاطمه (س) را ميخواهي؟ علي (ع) جواب داد: آري؛ و بنابر نقل ديگري علي (ع) به پيامبر (ص) عرض كرد: «پدر و مادرم فداي تو باد. تو ميداني كه مرا در كودكي از پدرم "ابوطالب" و مادرم "فاطمه بنت اسد" گرفتي و در سايه تربيت خود پرورش دادي و در اين پرورش از پدر و مادر بر من مهربانتر بودي و از سرگرداني و شك كه پدران من دچار آن بودند، رها نمودي. تو در دنيا و آخرت تنها اندوخته من هستي. اكنون كه خداوند مرا به وسيله تو نيرومند ساخته است، ميخواهم به زندگي خود سامان بدهم و ازدواج كنم. من براي خواستگاري فاطمه آمده ام. آيا قبول ميكني؟»
با شنيدن اين خبر چهره مبارك پيامبر (ص) از شادماني برافروخت و به روي علي (ع) خنديد و فرمود: آيا چيزي داري كه مهريه فاطمه قرار دهي؟ عرض كرد: حال من بر شما پوشيده نيست. جز شمشير و شتر آبكش و زره چيزي ندارم. پيامبر (ص) فرمودند: شمشير را براي جهاد و شتر را براي آب دادن به نخلهاي خرما و باركشي در سفر ميخواهي، همان زره را مهر قرار بده؛ و بنابر نقل ديگر پيامبر (ص) به علي (ع) فرمود: "پيش از تو كساني به خواستگاري او آمده اند، اما دخترم نپذيرفته است." سپس به خانه رفت و به دخترش فرمود: "علي تو را از من خواستگاري كرده است، تو پيوند و سبقت او در اسلام را ميداني و از فضيلت او آگاهي." حضرت زهرا (س) بدون آن كه صورت خود را برگرداند، خاموش ماند. پيامبر (ص)، چون آثار خشنودي را در چهره او ديد، فرمود: الله اكبر، سكوتها، اقرارها، سكوت او نشانه رضايت اوست.
به هر حال علي (ع) مهريه حضرت زهرا (س) را كه مبلغ ۴۸۰ درهم بود و به قولي ۴۰۰ درهم و يا همان مهرالسنه يعني مبلغ ۵۰۰ درهم بود؛ و از طريق فروش زره آن حضرت تامين گرديد، به پيامبر (ص) داد. آن حضرت يك سوم آن را داد تا به وسيله آن عطر تهيه كنند و بقيه را بدون آن كه بشمارد به ابوبكر داد تا با آن لوازم زندگي براي حضرت زهرا (س) تهيه كند. در مورد علت اين امر پيامبر بارها به "سلمي" فرمود: «من فاطمه را به علي تزويج نكردم، بلكه خدا فاطمه را به علي تزويج نمود.» و نيز در فضيلت علي (ع) فرمود: «لو لم يخلق علي (ع) ما كان لفاطمه كفو؛ اگر علي (عليه السّلام) خلق نميشد، براي فاطمه همسري پيدا نميشد.» و نيز فرمودند: «فاطمه جان؛ خداوند به رضاي تو راضي و به خشم تو خشمگين ميشود» و نيز "عايشه" از رسول اكرم (ص) نقل ميكند كه آن حضرت به فاطمه زهرا (س) فرمودند: «اي فاطمه بشارت بر تو باد كه همانا خداوند تو را بر همه زنان عالم و بر همه زنان اهل اسلام برگزيده است».
ازدواج پر بركت حضرت حضرت (س) و حضرت علي (ع) طبق نقل مشهور در سال دوم هجرت در مدينه اتفاق افتاد.
زندگي مشترك آنها در سن ۹ سالگي حضرت زهرا (س) و در كمال صفا و محبت آغاز گرديد؛ به طوري كه علي (ع) ميفرمود:
«به خدا قسم تا فاطمه (س) زنده بود او را به خشم نياوردم و او نيز كاري نكرد كه مرا به خشم آورد.»
ثمره اين ازدواج مبارك، پنج فرزند به نامهاي حسن، حسين، زينب، ام كلثوم و محسن (كه در جريان وقايع پس از وفات پيامبر (ص) سقط شد)، بود.
امام حسن و امام حسين (عليهما سلام) از امامان شيعيان هستند كه در دامان چنين مادري تربيت يافتهاند و ۹ امام ديگر (به غير از امام علي (ع) و امام حسن (ع)) از ذريه امام حسين (ع) هستند و بدين ترتيب و از طريق حضرت فاطمه زهرا (س) به رسول خدا (ص) منتسب ميگردند و از ذريه ايشان به شمار ميروند. به خاطر منسوب بودن ائمه اطهار (به غير از امير المومنين (ع)) به آن حضرت، فاطمه زهرا (س) را "ام الائمه" (مادر امامان) گويند.
جايگاه علمي و فعاليتهاي اجتماعي حضرت زهرا (س)
حضرت فاطمه زهرا (س) در نزد شيعيان اگر چه امام نيست، اما مقام و منزلت او نزد خداوند و در ميان مسلمانان به خصوص شيعيان، نه تنها كمتر از ساير ائمه نيست، بلكه آن حضرت همتاي امير المومنين (ع) و داراي منزلتي عظيمتر از ساير ائمه طاهرين (عليهم السلام) است.
اگر بخواهيم مقام علمي حضرت زهرا (س) را درك كنيم و به گوشهاي از آن پي ببريم، شايسته است به گفتار او در خطبه فدكيه بنگريم؛ چه آنجا كه استوارترين جملات را در توحيد ذات اقدس ربوبي بر زبان جاري ميكند، يا آن هنگام كه معرفت و بينش خود را نسبت به رسول اكرم آشكار ميسازد و يا در مجالي كه در آن خطبه، امامت را شرح مختصري ميدهد.
جاي جاي اين خطبه و احتجاجات اين بانوي بزرگوار به قرآن كريم و بيان علت تشريع احكام، خود سندي محكم بر اقيانوس بيكران علم اوست كه متصل به مجراي وحي است.
از ديگر شواهدي كه به آن وسيله ميتوان گوشهاي از علو مقام حضرت فاطمه زهرا (س) را درك نمود، مراجعه زنان و يا حتي مردان مدينه در مسائل ديني و اعتقادي به آن بزرگوار است كه در فرازهاي گوناگون تاريخ نقل شده است.
همچنين استدلالهاي عميق فقهي فاطمه (س) در جريان فدك، به روشني بر احاطه حضرت زهرا (س) بر سراسر قرآن كريم و شرايع اسلامي دلالت مينمايد.
برخي از فعاليتهاي اجتماعي حضرت فاطمه زهرا (س)
مرجعيت علمي اصحاب
بيان احكام شرعي براي بانوان
مددكاري و پرستاري از مجروحان جنگها
علامه سيد جعفر مرتضي عاملي درخصوص مرجعيت حضرت زهرا (س) مينويسد:
«تاكيدهاي مكرر و مداوم پيامبر اكرم (ص) در گفتار و رفتار، به علاوه مقام و موقعيت حضرت زهرا (س) سبب شد تا ايشان مورد مراجعه مردم باشند و از درجه و موقعيت خاصي برخوردار گردند. چنانكه منزل ايشان پايگاه و پناهگاهي براي كسان زيادي بود كه به آنجا رفت و آمد ميكردند. علاوه بر زنان همسايه، ديگر بانوان مدينه نيز به آن حضرت مراجعه كرده و به منزلش رفت و آمد داشتند.»
شهادت حضرت زهرا (س)
در مورد تاريخ شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) چند روايت وجود دارد كه بنا بر روايتي ۷۵ روز پس از رحلت پيامبر اسلام (ص) در ۱۳ جمادي الاولي (كه نظر اهل سنت نيز بر همين تاريخ است) و به روايت مشهورتري ۹۵ روز پس از رحلت پيامبر اسلام (ص) مطابق با روز سه شنبه سوم جمادي الثاني در سال يازدهم هجري -در حالي كه ۱۸ سال بيشتر از عمر مباركشان نميگذشت- است.
در «كشف الغمه» و غير آن روايت كردهاند كه، چون وفات حضرت زهرا (س) نزديك شد، اسماء بنت عميس را فرمود كه آبي بياور كه من وضو بسازم، پس وضو ساخت و به روايتي غسل كرد نيكوترين غسلها و بوي خوش طلبيد و خود را خوشبو گردانيد و جامههاي نو طلبيد و پوشيد و فرمود كه "اي اسماء جبرئيل در وقت وفات پدرم چهل درهم كافور آورد از بهشت، حضرت آن را سه قسمت كرد يك حصه براي خود گذاشت و يكي از براي من و يكي از براي علي (ع)، آن كافور را بياور كه مرا به آن حنوط كنند."، چون كافور را آورد فرمود كه نزديك سر من بگذار پس پاي خود را به قبله كرد و خوابيد و جامه بر روي خود كشيد و فرمود كه "اي اسماء ساعتي صبر كن بعد از آن مرا بخوان اگر جواب نگويم علي (ع) را طلب كن، بدان كه من به پدر خود ملحق گرديدهام"، اسماء ساعتي انتظار كشيد بعد از آن، آن حضرت را ندا كرد و صدايي نشنيد، پس گفت: اي دختر مصطفي، اي دختر بهترين فرزندان آدم، اي دختر بهترين كسي كه بر روي زمين راه رفته است، اي دختر آن كسي كه درشب معراج به مرتبه «قابَ قَوْسَين اَوْ اَدْني» رسيده است، چون جواب نشنيد جامه را از روي مباركش برداشت ديد كه مرغ روحش به رياض جنّات پرواز كرده است پس بر روي آن حضرت افتاد آن حضرت را ميبوسيد و ميگفت: چون به خدمت حضرت رسول (ص) برسي سلام اسماء بنت عميس را به آن حضرت برسان؛ در اين حال حضرت امام حسن و امام حسين (عليهما السلام) تشريف آوردند.
در روايت ديگر است كه اسماء گريبان خود را چاك زد و از نزد فاطمه (ع) بيرون شد، حسنين (عليهما السلام) او را ملاقات كردند فرمودند: اي اسماء، مادر ما كجا است؟ اسماء سكوت كرد، آن دوبزرگوار داخل بيت شدند و ديدند كه مادرشان خوابيده است، حضرت امام حسين (ع) نزديك شد و حركت داد آن حضرت را ديد كه از دنيا رفته است «فَقالَ يا اَخا آجَرَ اللّه في الْوالِدَة؛ گفت: اي برادر؛ خدا اَجر دهد تو را در مصيبت مادر.» پس امام حسن (ع) خود را روي مادر افكند.
مردم مدينه پس از آگاهي از شهادت فاطمه زهرا (س)، در اطراف خانه آن بزرگوار جمع گشتند و منتظر تشييع و تدفين فاطمه (س) بودند، اما اعلام شد كه تدفين حضرت زهرا (س) به تأخير افتاده است؛ لذا مردم پراكنده شدند. هنگامي كه شب فرا رسيد و چشمان مردم به خواب رفت، امام علي (ع) بنا بر وصيت فاطمه (س) و به دور از حضور افراد، به غسل بدن مطهر و رنج ديده همسر خويش پرداخت و سپس او را كفن نمود.
هنگامي كه از غسل دادن او فارغ شد، به امام حسن و امام حسين (عليهما السلام) كه در زمان شهادت مادر هر دو كودك بودند. امر فرمود تا عدهاي از صحابه راستين رسول خدا (ص) را كه البته مورد رضايت فاطمه (س) بودند و تعدادشان از هفت نفر بيشتر نميشد، خبر نمايند تا در مراسم تدفين آن بزرگوار شركت كنند.
پس از حضور صحابه، امير المومنين (ع) بر حضرت زهرا (س) نماز گزارد و سپس در ميان حزن و اندوه كودكان خردسالش كه مخفيانه در فراق مادر جوان خويش گريه مينمودند، به تدفين فاطمه (س) پرداخت.
هنگامي كه تدفين حضرت فاطمه زهرا (عليها السلام) به پايان رسيد، رو به سمت مزار رسول خدا (ص) نمود و گفت: سلام بر تواي رسول خدا، از جانب من و از دخترت؛ آن دختري كه بر تو و در كنار تو آرميده است و در زماني اندك به تو ملحق شده. اي رسول خدا، صبر و شكيباييام از فراق حبيبهات كم شده، خودداريم در فراق او از بين رفت... ما از خداييم و بسوي او باز ميگرديم... به زودي دخترت، تو را خبر دهد كه چه سان امتت فراهم گرديدند و بر او ستم ورزيدند. سرگذشت را از او بپرس و گزارش را از او بخواه كه ديري نگذشته و ياد تو فراموش نگشته... "
بنا بر روايتي حضرت علي (ع) بر دور قبر حضرت زهرا (س) هفت قبر ديگر ساخت كه ندانند قبر آن حضرت كدام است. و به روايتي ديگر، چهل قبر ديگر را آب پاشيد كه قبر آن مظلومه در ميان آنها مشتبه باشد، و به روايت ديگر قبر آن حضرت را با زمين هموار كرد كه علامت قبر معلوم نباشد. اينها براي آن بود كه عين موضع قبر آن حضرت را ندانند و بر قبر او نماز نكنند و خيال نبش قبر آن حضرت را به خاطر نگذرانند و به اين سبب در موضع قبر آن حضرت اختلاف واقع شده است.
بعضي گفتهاند كه در بقيع است نزديك قبور ائمه بقيع (عليهما السلام) و بعضي گفتهاند ما بين قبر حضرت رسول (ص) و منبر آن حضرت مدفون است؛ زيرا كه پيامبر اسلام (ص) فرمودند: "ما بين قبر من و منبر من باغي است از باغهاي بهشت و منبر من بر دري است از درهاي بهشت"؛ و بعضي گفتهاند كه حضرت علي (ع)، حضرت زهرا (س) را در خانه خود دفن كردند.
۰۰:۱۳
- ۲۷ بازديد
- ۰ نظر